تا اطلاع ثانوی در اینجا تختست
به امید روزی که برگردم
خدانگهدار همگیتون
این اهنگی هم که رو وبم گذاشتم عاشقشم
منو یاد یکی از دوستام میندازه از همین جا بهش
میگم خیلی بی معرفتی
خداحافظ تو دوست عزیز
برچسبها:
alone
تا اطلاع ثانوی در اینجا تختست
به امید روزی که برگردم
خدانگهدار همگیتون
این اهنگی هم که رو وبم گذاشتم عاشقشم
منو یاد یکی از دوستام میندازه از همین جا بهش
میگم خیلی بی معرفتی
خداحافظ تو دوست عزیز
نه . نه . نه . . دل به دل راه نـــــــــــــــــداره !!!
نه . نه .. نه .. خواســـــتن توانستن نیست
گاهی اوقات ؛
مجبوریم بپذیریم :
که برخی از آدمها ....
فقط میتوانند در قلبمان بمانند !
نه در زندگیمان ... !!!
حس سفید و خاکستری شدن اینجا !
نشانه ی دوباره جوانه زدن است چند سطر آبی می شوم
چند سطر سفید
و گاهی خاکستری
بـاید ،
مـردانگـی ببــارد
ازســر ُ روی ِ کــارهایــَـت ،
سینــه ســپـر کنی
وقت ِ بی حوصلگـی ـهـایـَم
و مـن
زنانگـی اَم را مــُشت کــنم
بکـوبـَــم بر هیبــَت ِ مردانگــی اَت .
خستــه که شدم از بـه جایــی نرسیدنــَم
مــــے گــُــویـَـنــد ســـــآدِه ام،،
مـــے گـُــویــَـنـــد تــُــومَــــرا بآ
یــِک جُمـــــلـــﮧ
یـِــک لَبـــــخـنـــد،،،
بـِـــﮧ بــازےمیـــــگیــــرے ... ... ...
مــــــے گـُــــوینــــد تـَــرفنــد هـــآیت، شِـــیطنـــتهــــآیت
و دروغ هآیـــت را نمــــے فَهمَــــم ... !!
مــــــے گویند ســــآده ام
اما تــــُـوایــטּرا باوَر نَکـُـטּ
مـــَـــــטּ فـــــقــــــط دوســـتـــَــت دارم،
هَمیـــــــــטּ!!!!
و آنــــها ایــــטּ را نِمـــــــے فـَـــهمنــــد...
خـســـتــه شــــدم ..
از بـوســــه هـــ ـای قـــلابـــی تـلــفــنـــی
از بـغــل هــ ـای مــحــکــــم اس ام اســی ..
از عــشــــق بـــازیـ هـــ ـای چـتــــ ..
از هـمـــه خـســـتــه ام ..
....
تـــــــو کــنــــــارم بــــــاش ...!!
هــــوای تــنــتــــــ کــــافــیــســتــــــــ ..!
در خاطری که ” تویی ” دیگران فراموشند
بگذار در گوشت بگویم
”میخواهمت”
این خلاصه ی ، تمام حرفای عاشقانه دنیاست . . .
.
.
.
کاش توی این جاده یه تابلو نصب میکردن واسه دلخوشیم …
“تــــــــو”
دو کیلومتر ….
.
.
.
دلتنگی حس عجیبی است که گاهی تو را به یادم می آورد ،
گاهی یعنی همیشه ،
گاهی یعنی الان
تو باور نداری این حرف ها را !
وگرنه من سالهاست برای آنکه در فال تو باشم ،
در قهوه ی تو غرق شده ام
.
.
.
چه دمدمی مزاج شده احساسم ، گاهی آرام ، گاهی بارانی ، چه بی ثباتم بی تو !
.
.
.
آنقدر دلتنگتم که حتی ابلیس بر وسعت این دلتنگی سجده می کند.
همیشه با من بمان
هیچکس عاشقانه تر از من
نمی تواند
تو را بسراید
.
.
.
در تمام لحظه هایم
تکرار می شوی ،
اما
تکراری نمی شوی…
اعصابم این روزها عین بیسکویت شده …
از اون بیسکویت هایی که یک هفته میمونه ته کیفت ، که یادت میره بخوریش …
همون ته له میشه ، خورد میشه ، پوووووودر میشه !
.
.
.
دلـــم یـک غــریبــه مـی خــواهـد
بیـــایــد بنشینــد فقـــط سکـــوتــ کنـد
و مـــن هــی حـــرفـــ بــزنــم و بـــزنـــم و بــزنــم
تـــا کمــی کـــم شــود ایـن همــه بـــار …
بعـــد بلنــد شـــود و بـــرود
انگــــار نــه انگـــار …!
آدمــــــا
گاهی لازمه چند وقــت کرکره شونو بکشن پاییـــن
یه پارچـــه سیـاه بزنن درش و بنـویسن:
کسی نمـــــــرده
فقط دلـــــــــم گرفتــــــه…!
.
.
.
آینه بهترین دوستمــه !!
چون وقتی گـریـه میکنم ، نمی خنده …
چقدر این سربالایی ها ادامـــــــه دارند ؟
من از زندگی که هیچ . . پاهایم از من شکایت دارند
صــداے تپـش هـاے قلبمــ رو میشنوم
ولـے
هیچـ علاقه اے به زندگـے کردטּ توشـ نیستـــ
چیـزی نمیـخـوآهَم جـز . . .
یـکــ اتــآقِ تـآریک
یـکـ مـوسیقـے بے کَلآم
یـکـ فنجـآن قهـوه بـهـ تَلخـی ِ زهـر !
وَ خـوآبـے بـه آرآمـے یـکــ مـَرگ هَمیشـگـے
سلامتی اونایی که مثل خودم این روزا که هوا دونفرست، با تنهاییشون قدم میزنن....
گاهي نياز داري به يه آغوش بي منت!
كه تو رو فقط واسه خودت بخواد!..
كه وقتي تو اوج تنهايي هستي
با چشماش بهت بگه : هستم تا تهش...
چقدر از «دیدی گفتم» ها متنفرم
چقدر از «بهت که گقته بودم» ها خسته ام
دلم کمی نوازش میخواهد
نوازش کسی که بگوید...
که بگوید...
هیچ چیز نگوید!
فقط باشد
برای همه ی «دیدی گفتم» ها و «بهت که گفته بودم» ها کر میشوم
فقط صدای قلبش را در دنیایم پخش میکنم...\
نه از تو ! نه از زمانه ! نه از زمین ! که من از دست خویش خسته ام !
از این ذهن پریشان ! از این احساس در آلود ! از این هزیانهای گاه و بی گاه !
از این سیگار ! از این روح سردر گم ! چرا بیراهه بروم . . .
من از دست خودم خسته ام
بعضی از حرف ها رو نمیشه گفت باید خورد"
ولی بعضی هارو نه میشه گفت نه میشه خورد
میمونه سردل"میشه دلتنگی"میشه بغض"میشه سکوت"
میشه همون وقتی که خودتم نمیدونی چته؟!
تمــام شعــرهــای عــاشقــانــه جهــان
شبیــه تــوانــد!
تــو امــا،
پشــت استعــاره ای ایستــاده ای
کــه بــه ذهــن هیــچ شــاعــری
نخــواهــد رسیــد . . .
سخت است وقتى از بغض، گلو درد میگیرى و همه میگویند، لباس گرم بپوش!
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم “بگویم ، بگذار بگویم که “دوستت دارم”
دیگر لام تا کام حرفى نمیزنم …
بــی شــــک . . .
جهــــان را بـــه عشــــق کســی آفـــریـــده اند
چـــون مـــن کـــه آفـــریـــده ام از عشـــــق
جهـــانی بـــرای تـــــو . . .
بَعــــــضی وَقتــــ ـــ هآ چیــــزی می نویســـــی
فَقَطـــ بَرــآیِ یـــِک نَــــ ـفَر
امآ دِلـــَت میگیرَد وَقتی یآدَتـــــ می اُفتَد
هَر کَســی ممکِن اَستــــ آن رآ بــِخوآنـــَد
جُز آنــــ یِکـ ــ ـ نَفــــ♥ ـــــــر
روزهایی هست که احساس تنـــهایی به آدم دست میدهد..
آنـــــروزها سخت نیـــــازمند دستانت هســـــتم...
همیشه نمی توان زد به بیخیالی و گفت:
تنها آمده ام …. تنها می روم !
یه وقتایی
حتی برای ساعتی یا دقیقه ای
کم می آوری
دل وامانده ات یک نفر را می خواهد !
اه لعنتی دوست داشتنی…نه میتونی بگذری… نه میتونی…
می روم...به کجا؟
نمی دانم ....حس بدی ست... بی مقصدی!
کاش نه باران بند می آمد... نه خیابان به انتها می رسید....
باز هم مثل هميشه كه تنها ميشوم...
ديوار اتاق پناهم ميدهد
بي پناه كه باشي قدر ديوار را ميداني...!
این شبها ..
چشمهای من خسته است
گاهی اشک ...
گاهی انتظار ....
این سهم چشم های من است .
حرفهایم را تعبیر میکنی ، سکوتم را تفسیر ، دیروزم را فراموش ،
فردایم را پیشگویی، به نبودنم مشکوکی ، در بودنم مردد ،
از هیچ گلایه میسازی ، از همه چیز بهانه ..
من کجای این نمایشم ...
عاشقانه هایی که برایت مینویسم
مثل آن چای هایی هستند که خورده نمیشوند!
یخ میکنند و باید دور ریخت!
فنجانت را بده دوباره پر کنم...